نقش عوامل جغرافیایی در بروز تنش بین کشورها بسیار قابل توجه است. بویژه از آن جهت که تنش بر سر عوامل جغرافیایی در زمره بحران های ژئوپلیتیکی قرار می گیرد که این بحران ها بسیار دیرپا بوده و به خاطر اینکه پای ارزش های جغرافیایی در میان است، حکومت ها نیز کمتر می توانند در گفتگوهای سیاسی بر سر این موضوعات بده بستان کنند. چرا که در داخل کشور متهم به خیانت به سرزمین و منافع ملی می شوند. در طول قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم تنش های بسیاری در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به وقوع پیوسته است که منشاء بسیاری از آن ها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به عوامل جغرافیایی و بویژه مرزها مرتبط است. مرزهای خاورمیانه و شمال آفریقا عمدتا محصول توافق استعمارگران بوده و بدون توجه به سیمای انسانی ترسیم شده اند و در موارد بسیاری انسان های متعلق به قوم، زبان و مذهب و... را از هم جدا کرده اند و از نوع مرزهای تحمیلی محسوب می شوند.پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به دنبال تحلیل وضعیت خطوط مرزی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در ارتباط با سیمای انسانی مرزهای این منطقه می باشد. برای این منظور 53 خط مرزی در این منطقه به طول 31569 کیلومتر مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج آن در قالب جداول و نمودارها ارائه شده است که حاکی از تحمیلی بودن اکثر مزرهای این منطقه و عدم تطابق آن ها با سیمای انسانی در زمینه های قومی، زبانی و مذهبی می باشد.